دوره آموزشی فلسفه و سلامت روان در شهر کتاب بهشتی
(با نظر به اندیشه های شش فیلسوف زندگی)
مدرس: مسعود زنجانی
آغاز دوره: سوم آذرماه
امروزه تلقی ما از فلسفه، بیشتر، به مثابه یک رشته دانشگاهی است که می تواند، برای افرادی که قصد و علاقه فراگیری یک دانش و گذران آموزش عالی را دارند، یک “انتخاب” باشد. اما، به واقع، آیا فلسفه یک گزینه دانشگاهی، و اساساً یک “انتخاب” است؟ آیا نمی توان گفت فلسفه، نه یک “انتخاب” برای برخی نخبگان، بلکه یک “ضرورت” برای همگان است؟ آیا نمی توان گفت پذیرفتنی است که همگان لزومی ندارد که پزشک، مهندس، عکاس، نجار، یا نانوا باشند، اما همگان باید فیلسوف باشند و فلسفه بورزند آنچنانکه همگان باید ورزش کنند و تغذیه خوب داشته باشند؟
ما به درستی از همگان انتظار نداریم که طبیب، یعنی یک سلامت شناس حرفه ای، باشند، اما، در عین حال، از یکان یکان آنها توقع دارم که به سلامت جسم خود بی اعتنا نباشند و یک شیوه زندگی متناسب برای برای داشتن جسمی سالم، نیرومند و شاداب برگزینند. آیا با همین نگاه، نمی توان گفت که اگرچه از همگان نمی توان و نباید انتظار داشت که فیلسوف حرفه ای یا پروفسور فلسفه باشند، اما از آنها می توان و باید انتظار داشت که فلسفه بورزند و فیلسوف باشند؟
روشن است که تنها زمانی پاسخ این پرسش می تواند مثبت باشد که فلسفه فایده و ضرورتی مثلاً از سنخ فایده و ضرورت ورزش و یک رژیم غذایی برای سلامت جسم داشته باشد. می توان گفت اگر عجالتاً تلقی رایج از فلسفه، بهمثابه فعالیتی تئوریک و آکادمیک را کنار بگذاریم و به خاستگاههای تاریخی آن در دوره باستانی نظر بیفکنیم، خواهیم دید که فلسفه فایده و ضرورتی مشابه ورزش و رژیم غذایی دارد، اما نه در ارتباط با «جسم»، بلکه در ارتباط با «روان».
به نظر میرسد روح انسان زودتر از جسم او چروک بر میدارد، اما چون چروکهای روح بهراحتی جسم دیده نمیشود، از آن غفلت میکنیم. آیا انسانهای امروزی برای نیرومندی، شادابی، زیبایی و جوان ماندن روحشان، تنها به اندازه ای که برای زیبایی پوست خود می اندیشند و می کوشند، ایده و اراده ای دارند؟ برای ما بدیهی است اگر جسم مدتی طولانی بیغذا، کم غذا، یا بد غذا بماند و یا دچار رخوت و سستی شود، از پا در میآید، اما چرا برایمان بدیهی نیست که روح نیز نیازمندیهای مشابهی دارد و اگر با بیغذایی، کم غذایی، بد غذایی، بیتحرکی و عدم پویایی مواجه شود، افسرده و فرسوده خواهد شد؟
یونانیان فلسفه را نوعی «رژیم غذایی» مفید و ضروری برای «سلامت روان» میدانستهاند؛ چنانچه فلسفه را «ژیمناستیک روح» نیز میخواندهاند. فلسفه برای آنها، نه مجموعهای از «آموزه»های ساخته و پرداخته، و نه صرفاً «شیوهی دانستن» و فعالیتی نظری مختص به نخبگان، بلکه «شیوه زیستن» ضروری برای داشتن «زندگی شادمانه» همه شهروندان بوده است. به همین خاطر، هدف فلسفه هم برای آنها، چیزی کمتر از «خوشبختی» انسان نبوده است. فلسفه، برای یونانیان، «هنر خوب زندگی کردن» و «هنر خوب مردن» بوده است. به عبارت دیگر، فلسفه اندیشهورزی انسان است برای پرداختن به پرسش «چگونه باید زیست و چرا؟»
باری، این بحران جهان امروز است که فلسفه را از این خاستگاه اصیل تاریخی دور کرده و از جایگاه رفیع فرهنگی خود فروکاسته است. به قول پیر آدو، فیلسوف فرانسوی، “امروزه پرفسورهای فلسفه فراوان داریم، اما فیلسوف نداریم!” بنابراین، اگر از این منظر آسیبشناسانه بنگریم، میتوان تاریخ فلسفه را تاریخ تعاریف متفاوت و تئوریهای مختلف «خوشبختی» دانست، چنانچه میتوان هر فیلسوف را نیز یک «فیلسوف زندگی» خواند که به شیوه و بهنوبه خود، ما را به «سلامت روان» خویش فرامیخواند.
***********
دورهی آموزشی «فلسفه و سلامت روان» با تدریس مسعود زنجانی در شش جلسه در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار میشود. در این دوره با استناد به سه فیلسوف بزرگ باستانی، سقراط، اپیکور، و سنکا و همچنین سه فیلسوف بزرگ عصر جدید، مونتنی، شوپنهاور، و نیچه، و از رهگذر سنجش انتقادی کتاب «تسلی بخشی مای فلسفه» نوشته آلن دوباتن، نسبت اندیشهی این فیلسوفان با «سلامت روان» و همچنین «نظریه خوشبختی» بررسی میشود.
این دوره روزهای سهشنبه ساعت ۱۴ تا ۱۶ برگزار میشود. آغاز آن سوم آذر است و علاقهمندان به ثبتنام در این دوره ی آموزشی تا اول آذر فرصت دارند در ساعت اداری به مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچهی سوم مراجعه کنند و برای کسب اطلاعات بیشتر با شمارههای ۸۸۷۲۳۳۱۶ و ۸۸۷۱۷۴۵۸ تماس بگیرند.
http://www.bookcity.org/news-7058.aspx